بانوی آب

بانوی آب

بانوی آب در پیام رسان ایتا: @banooyeab

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۵۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شبهات درباره بانوان» ثبت شده است

چرا در اسلام مردی که همسرش را درحال ارتکاب زنا با مردی بیابد اگر هر دو را به قتل برساند گناهی بر او نیست هرچند برای رهایی از مجازات باید 4 شاهد عادل به وقوع زنا شهادت دهند؟ اما زن محروم است؟ علت و حکمت چیست؟

 

بخش اول

قتل در فراش چیست؟

قتل در فراش قتلی است که به هنگام مشاهده زنا توسط شوهر به وقوع می پیوندد . فراش در لغت به معنی گستردنی ، آنچه گسترده می شود و بر آن می خوابند و جامه خواب آمده است. همچنین از ان به معنای زن یا مرد یا هریک از دو همسر یاد شده است و زوج و زوجه فراش یکدیگر خوانده می شوند ولی با توجه به کثرت استعمال آن در نزدیکی مقاربت می توان گفت فراش کنایه از همان نزدیکی و مواقعه است. بر اساس ماده 630 قانون مجازات اسلامی قتل در فراش :« هرگاه شوهری زن خود را با مرد اجنبی در حال زنا یا در یک فراش مشاهده کند و آن دو را مقتول یا مجروح کند معاف از مجازات است. مقصود از اجنبی در این ماده بیگانه بودن از لحاظ زناشویی بوده و قید اجنبی نمی تواند محارم را مستثی از حکم نماید. شرط جواز قتل در فراش یا جرح زوجه و فاسق او توسط شوهر و معافیت از مجازات مطابق ماده 630 مشاهده زنا کردن آن دو به وسیله شوهر است. دکتر جعفری لنگرودی در کتاب ترمینولوژی حقوق زنا را چنین تعریف می کند:« زنا عبارتست از جماع غیر مشروع خواه در جهت آلت تناسلی باشد خواه نه» ، ماده 63 قانون مجازات اسلامی زنا را اینگونه تعریف کرده است : « زنا عبارتست از جماع مرد با زنی که بر او ذاتا حرام است گرچه در دبر باشد در غیر موارد وطی به شبهه »

  • سارا طالبی

چرا قسم خوردن زن بدون اجازه شوهر صحیح نیست؟

 

سوگند بر چند قسم است که به دو نوع آن اشاره مى شود:

الف. قسم قضایى سوگندى است که در دادگاه به عنوان یکى از ادله اثبات دعوا به کار مى رود و عبارت است از گواه قرار دادن خداوند در دادگاه بر وجود یا عدم امرى که سوگند یادکننده ادعاى آن را مى نماید.در مواردى که در دادگاه نیاز به قسم زن و یا فرزند باشد، نیازى به اذن شوهر و یا پدر نیست. از این رو زن در مقام مدّعى یا منکر براى اثبات حقوق خود نیازى به اجازه شوهر ندارد. چه سوگند قضایى قاطع دعوا باشد یا سوگند قضایى استظهارى (سوگند بر بقاء حق نزد حاکم شرع موضوع ماده ۱۳۳۳ قانون مدنى) بنابراین، در سوگند قضایى نیاز به اجازه همسر نیست و سوگند یاد کننده فقط باید بالغ، عاقل، قاصد و مختار باشد.

ب. قسم عقدى
این نوع سوگند که به یمین العقد معروف مى باشد، عبارت است از تعهد و التزام به انجام دادن امرى واجب و ترک حرام در آینده، مانند این که قسم یاد مى کند: «سوگند به خدا البتّه روزه مى گیرم» یا «سوگند به خدا که دخانیات مصرف نمى کنم».
سوگند عقدى که موضوع آن فعل واجب، مستحب و یا ترک حرام است، تا زمانى که منافات با حق شوهر نداشته باشد و ایشان از اصل سوگند، منع و جلوگیرى نکند، جایز و نافذ بوده و وفاى به آن واجب و مخالفت آن حرام است و مخالفت کننده باید کفّاره بپردازد.(تحریرالوسیله، روح اللَّه الموسوى الخمینى، تهران: مکتبة اعتماد الکاظمى، چاپ ششم، ۱۳۶۶، ج ۲، ص ۱۰۵، مسأله ۹، کتاب الایمان و النذور)

  • سارا طالبی


یکی از اعمال مستحبی [1] که در احادیث از آنها یاده شده و شوهر را محق دانسته، که از آن منع کند روزه مستحبی بانوان می باشد.

این مطلب در احادیث متعددی بیان شده است.

1 عن ابی جعفر(ع) قال: قال النبی(ص): لیس للمرأة ان تصوم تطوعا الا باذن زوجها؛ [2]

روا نیست، زن بدون اذن همسر روزه مستحبی بگیرد.

2 عن ابی عبداللّه (ع) قال: لا یصلح للمرأة ان تصوم تطوعا الا باذن زوجها؛ [3]

صلاح نیست زن بدون اجازه شوهر روزه مستحبی بگیرد.

3 عن علی بن الحسین(ع) فی حدیث قال: و اما صوم الاذن فان المرأة لا تصوم تطوعا الا باذن زوجها؛ [4]

روزه با اجازه، عبارت است از روزه مستحب زن با اجازه شوهر.

4 عن ابی عبداللّه (ع) قال: قال رسول اللّه (ص): من فقه الضیف ان لا یصوم تطوعا الا باذن صاحبه و من طاعة المرأة لزوجها ان لا تصوم تطوعا الا بإذنه و امره و من صلاح العبد و طاعته و نصیحة لمولاه ان لا یصوم تطوعا الا باذن مولاه و امره ...؛ [5]

از نشانه های فقه و دانایی میهمان است، که بدون اجازه میزبان روزه ندارد، از نشانه های اطاعت زن از شوهر آن است، که از شوهر برای روزه مستحبی اذن بگیرد. از نشانه های صلاح و اطاعت و خیرخواهی برده نسبت به مولا آن است که بدون اذن او روزه نگیرد.

5 عن الصادق عن ابائه(ع) فی وصیة النبی(ص) لعلی(ع) قال: یا علی! لا تصوم المرأة تطوعا الا باذن زوجها؛ [6]

زن بدون اذن شوهر روزه ندارد.

6 عن جابر بن یزید الجعفی قال سمعت اباجعفر محمد بن علی الباقر(ع) یقول: ... و لا یجوز لها ان تصوم تطوعا الا باذن زوجها. [7]

 

  • سارا طالبی


ولایت قهری و موارد سقوط آن

 «ولایت» در لغت به معنای حکومت کردن، تسلط پیدا کردن، یاری دادن و تصرف کردن آمده است. «قهری» نیز در لغت به معنای جبری و اضطراری است.
در اصطلاح حقوق مدنی، ولایت قدرت و اختیاری است که برابر قانون به یک شخص صلاحیت‌دار برای اداره امور محجور واگذار شده است.
ممکن است ولایت به حکم مستقیم قانون به شخصی داده شده یا به موجب وصایت واگذار شده یا به حکم دادگاه برقرار شده باشد. ولایتی که به حکم مستقیم قانون واگذار شده باشد، در اصطلاح ولایت قهری نامیده می‌شود.ماده 1181 قانون مدنی می‌گوید: «هر یک از پدر و جد پدری، نسبت به اولاد خود ولایت دارند.» وظیفه و سمت فرد وصی که از جانب پدر یا جد پدری برای سرپرستی محجور تعیین شده باشد، نیز یک نوع ولایت است که غیر از ولایت قهری است، هرچند که مشمول عنوان ولایت خاص است. چرا که اصطلاح ولی خاص، برابر ماده ۱۱۹۴ قانون مدنی شامل ولی قهری و وصی منصوب از جانب پدر یا جد پدری است. بر اساس این ماده 1194، «پدر و جد پدری و وصی منصوب از طرف یکی از آنان، ولی خاص طفل نامیده می‌شود.»هر گاه محجور، ولی خاص نداشته و ولایت از طرف دادگاه به شخصی واگذار شده باشد، این ولایت را قیومت گویند که دارای احکام ویژه‌ای است. گاهی نیز شخصی که به وسیله دادگاه برای اداره محجور تعیین شده است، امین نامیده می‌شود (ماده ۱۱۸۷ قانون مدنی و ماده ۱۵ قانون جدید حمایت خانواده) بر اساس ماده ۱۱۸۷ قانون مدنی، «هر گاه ولی قهری منحصر، به واسطه‌ غیبت یا حبس یا به هر علتی نتواند به امور مولی‌علیه رسیدگی کند و کسی را هم از طرف خود معین نکرده باشد، حاکم یک نفر امین به پیشنهاد دادستان برای تصدی و اداره‌ اموال مولی‌علیه و سایر امور راجعه به او موقتا معین خواهد کرد.»بنابراین ولی قهری شخصی است که به حکم قانون تعیین می‌شود و سمت خود را مستقیماً از قانون می‌گیرد و ولایت او یک وظیفه خانوادگی و اجتماعی و به تعبیر دیگر، اجباری است؛ نه اختیاری و شاید به همین جهت آن را قهری نامیده‌اند.

  • سارا طالبی

چرا زن برای خروج از منزل باید از همسرش اجازه بگیرد؟ اگر دلیل زن برای خروج از منزل موجه باشد ودلیل مرد ناموجه تکلیف چیست ؟زن شرعا بدون اجازه همسر قادر به خروج از منزل نمی باشد اما آیا  واقعا این کار را با رضایت قلبی انجام می دهد؟

 


پاسخ:

در چه مواردی زن می تواند بدون اجازه شوهرش از خانه خارج شود؟

«عن ابی عبداللّه(علیه السّلام) قـال: جـاءت امـرأة الـی رسـول اللّـه فقالـت: یـا رسول اللّه ما حقّ الزوج علی المرأة؟ قال: اکثر من ذلک، قالت : فخبّرنی عن شیء منـه قال: لیس لها أن تصوم الّا باذنه یعنی تطوّعاً و لا تخرج من بیتها بغیر إذنه ... .(حرّ عاملی، ۱۱۲/۱۴ و کلینی، ۵۰۸/۵) «

 

امام صادق (علیه السّلام) فرمود: زنی خدمت پیـامبر آمـد و گفت: ای رسول خـدا، حـقّ شـوهر بـر زن چیـست؟

پیـامبر فرمـود: بیـشتر از آن (چـه می اندیشی)

زن گفت: پاره ای از آن را بر من بازگو،

پیامبر فرمود: زن حق ندارد بی اجـازۀ شوهر، روزۀ مستحبّی بگیرد و نیز حق ندارد بدون اذن شوهر از خانه اش خارج شود».

 

علی بن جعفر فی کتابه، عن أخیه قال: سألتُه عن المراة ألها أن تخرج بغیر إذن زوجها؟ قال: لا ...». (حرّ عاملی، ۱۳/۱۴ و مجلسی، ۲۸۲/۱۰)

علی بن جعفر در کتابش از برادرش امام کاظم (علیه السّلام) نقل می کند کـه: از امـام سؤال کردم که آیا زن می تواند بدون اجازۀ شوهرش از خانه خارج شود؟ امام فرمودند: نه»

  • سارا طالبی

 

باتوجه به ایه 128 سوره نساء منظور از مرد ناشز چیست؟ رعایت نکردن حقوق جنسی - ندادن نفقه - یا همان طلاق دادن که در شان نزول ایه مطرح شده است؟ درقوانین اسلام زن حق زیادی ندارد فقط مهریه و نفقه و هر چهار ماه یکبار حق جنسی بر مرد واجب است چرا خداوند باوجود حق کمی که به نسبت مرد برای زن منظور داشته است پیشنهاد صلح و گذشت می فرماید؟درحالی که می شد به صورت سلسله مراتب صلح وگذشت، صحبت با بستگان و در مرحله اخر اگر تاثیر نداشت زن برای گرفتن حق خود به حاکم شرع مراجعه کند چرا این نوع توصیه نشده که هم زن بتواند به حق شرعی خود برسد و باعث سوء استفاده مرد از حق شرعی همسر خود نشود؟

 

نشوز مرد


« وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِمَا أَنْ یُصْلِحَا بَیْنَهُمَا صُلْحًا ۚ وَالصُّلْحُ خَیْرٌ ۗ وَأُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ ۚ وَإِنْ تُحْسِنُوا وَتَتَّقُوا فَان الله کان بما تعملون خبیرا»؛ اگر زنی از نشوز یا اعراض شوهرش بترسد، مانعی برای آن نیست که میان خود را صلح و سازش دهند و صلح بهتر است. ولی بخل و بی گذشت بودن در نفوس، حضور و غلبه دارد و اگر نیکی کنید و پرهیزکاری پیشه نمایید، قطعاً خدا به آنچه انجام می دهید آگاه است».
«نشوز» مرد از زن عبارت است از بی میلی و بی اعتنایی او به زن در عمل جنسی که معمولًا و به طور طبیعی در روی گردانی مرد از زن نمود می یابد.

  • سارا طالبی

اگر زنی به دلیل موجه و ناموجه تمایل به برقراری رابطه جنسی نداشته باشد تکلیف چیست؟ چرا هیچ وقت احساس زن مورد نظر قرار گرفته نشده باوجود راه های متعددی مثل ازدواج موقت یا مجدد که برای مردان در اسلام وجود دارد؟

 

 آثار نشوز زوجه
 
به محض اینکه عقد نکاح میان زن و مرد خوانده شد ، هر یک از آنان موظف به تکالیفی در برابر یکدیگر می شوند . یکی از این تکالیف که به موجب عقد نکاح بر عهده زن قرار می گیرد ، تمکین در برابر شوهر است . بر اساس قانون ، تمکین را می توان به دو نوع تمکین عام و تمکین خاص تقسیم بندی کرد . در صورتی که زن در امور کلی زندگی مشترک و یا روابط زناشویی از همسر خود تمکین نکند ، در اصطلاح فقهی و حقوقی به وی ناشزه گفته می شود . 

” به زن ناشزه نفقه تعلق نمی گیرد “

نفقه زن ناشزه

ماده 1108 قانون مدنی ، در خصوص رابطه تمکین و نفقه چنین مقرر کرده است که : " هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت خودداری کند ، مستحق نفقه نخواهد بود " . بنابراین ، در صورتی که زن از تمکین در برابر شوهرش خودداری کند ، از حق نفقه برخوردار نخواهد بود . البته ، در صورتی که  زن به یکی از دلایل قانونی از تمکین در برابر شوهرش خودداری کند ، همچنان حق نفقه خواهد داشت .

  • سارا طالبی

 

منظور تخافون در ایه ۳۴ سوره نسا احتمال و ترس از نافرمانی  است نه اطمینان و یقین در حالی که در امر به معروف ونهی از منکر باید احتمال تاثیر داد و یقین به منکر پیدا کرد علت، حکمت و توجیه آن چیست؟

 

الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ ۚ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ ۚ وَاللَّاتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ ۖ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبِیلًا ۗ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیًّا کَبِیرًا؛

مردان را بر زنان تسلط و حق نگهبانی است به واسطه آن برتری که خدا برای بعضی بر بعضی مقرر داشته و هم به واسطه آنکه مردان از مال خود نفقه دهند، پس زنان شایسته مطیع شوهران و در غیبت آنان حافظ (حقوق آنها) باشند از آن رو که خدا هم (حقوق زنان را) حفظ فرموده است. و زنانی که از نافرمانی آنان (در حقوق همسری) بیمناکید باید نخست آنان را موعظه کنید و (اگر مطیع نشدند) از خوابگاه آنان دوری گزینید و (اگر باز مطیع نشدند) آنان را به زدن تنبیه کنید، چنانچه اطاعت کردند دیگر راهی بر آنها مجویید، که همانا خدا بزرگوار و عظیم الشأن است.

  • سارا طالبی

باتوجه به ایه 32 سوره نساء منظور خداوند از فضل (برتری های زن و مرد) مربوط به محیط خانواده است یا جامعه؟  
منظور تفاوت های طبیعی است یا حقوقی؟ چه برتری  هایی برای زنان در اسلام به جز مهریه ونفقه وجود دارد که شامل مردان نمی شود؟

 


وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۚ لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا ۖ وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ ۚ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا؛

آرزو (و توقّع بیجا) در فضیلت و مزیّتی که خدا به آن بعضی را بر بعضی برتری داده مکنید؛ که هر یک از مرد و زن از آنچه اکتساب کنند بهره‌مند شوند. و هر چه می‌خواهید از فضل خدا درخواست کنید (نه از خلق) که خدا به همه چیز داناست.

فضل در این آیه هم مربوط به برتری های نوع بشر نسبت به یکدیگر است و هم مربوط به برتری های زن و مرد نسبت به یکدیگر در محیط خانه و خانواده و هم در اجتماع، و هم مسائل طبیعی را شامل میشود  و هم  مسائل حقوقی را.


 

  • سارا طالبی

 

باتوجه به ایه 21 سوره نساء منظور از میثاق غلیظ همون شروط ضمن عقد برای زنان محسوب میشود؟ چرا بعضی از 
کارشناسان خانم در کتاب و مصاحبه پیشنهاد می دهند که خانم ها از شروط ضمن عقد استفاده نکنند علت این توصیه یک کارشناس  
خانم برای زنان مسلمان چیست ؟نظر شما بزرگواردر این مورد چیست؟


وَکَیْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَىٰ بَعْضُکُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنْکُمْ مِیثَاقًا غَلِیظًا؛
و چگونه مهر آنان را خواهید گرفت در حالی که هر کدام به حقّ خود رسیده‌اید و آن زنان (مَهر را در مقابل عقد زوجیّت و) عهد محکم از شما گرفته‌اند.

در کافى و تفسیر عیاشى از امام ابى جعفر (علیه السلام ) روایت آمده که در معناى جمله : (و اخذن منکم میثاقا غلیظا) فرموده : منظور از میثاق، همان جملاتى است که با آن عقد نکاح را مى بندند، تا آخر روایت.

و در تفسیر مجمع البیان است که منظور از میثاق غلیظ همان عقد و پیمانى است که در حین عقد ازدواج از شوهر مى گیرند، که همسرش را به خوبى و خوشى نگه دارد، و یا به خوبى و خوشى طلاق دهد، آنگاه مى گوید این معنا از امام ابى جعفر (علیه السلام ) روایت شده است.

مؤ لف قدس سره : این معنا از جمعى از مفسرین قدیم چون ابن عباس و قتاده و ابى ملیکه نیز نقل شده، و آیه شریفه آنرا رد نمى کند، زیرا این تعهدى که کسان عروس از داماد مى گیرند که با او چنین و چنان رفتار کند چیزى است که مى توان میثاق غلیظش نامید هر چند که ظاهرتر از این آن است که مراد از میثاق غلیظ همان عقد باشد که هنگام ازدواج جارى مى سازد.


https://quran.anhar.ir/tafsirfull-8043.htm

اما در مورد شرط ضمن عقد

هر شرط مشروعی را می توان ضمن عقد مطرح کرد.

 

  • سارا طالبی